من دیگه خسته شدم بس که چشمام بارونیه
از دلم تاکی فضای غصه رو مهمونیه
من دیگه بسه برام تحمل این همه غم
بسه جنگ بی ثمر برای هر زیاد و کم
وقتی فایده ای نداره . غصه خوردن واسه چی
واسه عشقهای تو خواهی ساده مردن واسه چی
نمیخوام چوب حراجی رو به قلبم بزنم
نمیخوام گناه بی عشقی بیفته گردنم
نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا ، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
اگه نظر ندی اخر بی معرفتیه( ) |
همه حرف خوب میزنند اما کی خوبه این وسط
بد و خوبش به شما ما که رسیدیم ته خط
قربونت برم خدااا چقدر غریبی رو زمین
آره دنیا ما نخواستیم دل با خودت ندیییم
نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا ، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
این همه چرخیدی و چرخوندی آخرش چی شد
اون بلیت شانس داره بگو قسمت کی شد
همه درویش همه عارف جای عاشق پس کجاست
این همه طلسم و بعد جای خوش تو کجااااست
نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا،وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا،وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
اگه نظر ندی اخر بی معرفتیه( ) |
مرا به آغوشت راه بده ، میخواهم برای اولین بار ببوسمت ، بیا چشمانمان را
ببندیم ، میخواهم وقتی لبهای معصوممان به هم گره میخورد و هر دو از فرط
لذت در اغوش یکد یگر نفس نفس میزنیم ، از لذت متناهی جسممان ، وجود
نامتناهی خداوند را با چشمانی بسته تصورکنیم ، چشمانت را باز کن!؟
نه!..نه..!، لبهایمان از گرمی شهوت خشک شده اما گونه هایمان از اشک
خیس ، ما ساعتهاست که در آغوش یکد یگر میگرییم . ای تنها هم آغوش
من ، بیا که احساسم را برایت دست نخورده نگاه داشته ام و جسمم را به
لذت بوسه ای نفروخته ام ، بیا که میخواهم وقتی دستانت را به روی
احساسم میگذاری ،از فرط لذت ، قطره های اشک بر گونه هایت بدرخشد ،
میخواهم با اشکهایت بر تمام احساسم بوسه زنی ، میخواهم اشکهایت
تمام روحم را خیس کنند ، بیا که . . .
اگه نظر ندی اخر بی معرفتیه( ) |